از درد قطور است کتاب محن من
چندی که آه است تمام سخن من
سخت است پدر پیش پسر گریه نماید
مهدی ایست فقط شاهد پرپر زدن من
گفتم به غلامم که کند قبر برایم
ممکن نشود حالت سرپا شدن من
از ضعف پس از ذهب خدایا شده یک سال
با سدح گلیه کف حجره بدن من
از درد قطور است کتاب محن من
چندی که آه است تمام سخن من
سخت است پدر پیش پسر گریه نماید
مهدی ایست فقط شاهد پرپر زدن من
گفتم به غلامم که کند قبر برایم
ممکن نشود حالت سرپا شدن من
از ضعف پس از ذهب خدایا شده یک سال
با سدح گلیه کف حجره بدن من