روی قبرم بنویسید که خواهر بودم
سال ها منتظر روی برادر بودم

روی قبرم بنویسید جدایی سخت است
این همه راه بیایم، تو نیایی سخت است

یوسفم رفته و از آمدنش بی خبرم
سال ها می شود از پیرهنش بی خبرم

روی قبرم بنویسید ندیده رفتم
با تن خسته و با قد خمیده رفتم

بنویسید همه دور و برم ریخته اند
چقدر دسته ی گل روی سرم ریخته اند

چقدر مردم این شهر ولایی خوبند
که سرم را نشکستند خدایی خوبند

بنویسید در این شهر سرم سنگ نخورد
به خداوند قسم بال و پرم سنگ نخورد

چادرم دور و برم بود و به پایی نگرفت
معجرم روی سرم بود و به جایی نگرفت

...من کجا شام کجا زینب بی یار کجا؟
من کجا بام کجا کوچه و بازار کجا؟

بنویسید که عشّاق همه مال هم اند
هر کجا نیز که باشند به دنبال هم اند

گر زمانی به سوی شاه خراسان رفتید
من نبودم به سوی مرقد جانان رفتید...

روی قبرش بنویسید برادر بوده
سال ها منتظر دیدن خواهر بوده

روی قبرش بنویسید که عطشان نشده
بدنش پیش نگاه همه عریان نشده

بنویسید کفن بود، خدایا شکرت
هر چه هم بود بدن بود خدایا شکرت

یار هم آن قدری داشت که غارت نشود
در کنارش پسری داشت که غارت نشود

او کجا نیزه کجا گودی گودال کجا؟
او کجا نعل کجا پیکر پامال کجا؟



مطالب مرتبط

 من این غمو نمی‌فروشم
من این غمو نمی‌فروشم

چهار شنبه, 12 شهریور 1399

پخش
ای کربلا نرفته ها
ای کربلا نرفته ها

چهار شنبه, 14 مهر 1400

پخش
السلام ای بدن بی سر گرما دیده
السلام ای بدن بی سر گرما دیده

یک شنبه, 08 اسفند 1400

پخش