خسته بود آقا

تازه روی مرکبش نشسته آقا 

میزدن سنگ سرش 

شکسته بود آقا 

خسته بود آقا 

تک و تنها رفت 

که صدای گریه تو خیمه بالا رفت 

دم رفتن طرف خیمه زن ها رفت 

تک و تنها رفت 

تنهای تنها بود 

تنهای تنها رفت

تنهای تنها بود 

تنهای تنها رفت 

آروم جون من 

زیر دست و پا رفت 

هر کی از راه اومد 

سر نیزه خرجش کرد 

پیش همه زینب 

از خولی خواهش کرد



مطالب مرتبط

هر چقدرم گریه کنم سیر نمیشم
هر چقدرم گریه کنم سیر نمیشم

شنبه, 08 مرداد 1401

پخش
مدح
مدح

یک شنبه, 15 تیر 1399

پخش
بابا ای لعنت به شامی ها
بابا ای لعنت به شامی ها

سه شنبه, 11 مرداد 1401

پخش