هم ابتدا علیست و هم انتها علی

از هر نظر شبه به نور خدا علی

غرق تحیرم چه بنامم تو را علی

یا مظهر العجائب یا مرتضی علی

ما را همیشه مدح تو باده پرست کرد

انگور های روی ضریح تو مست کرد

کعبه سه روز پیش تو در اعتکاف بود

تو آمدی و دور تو گرم طواف بود

بر سینه اش ز هیبت نامش شکاف بود

شمشیر های فته همه در غلاف بود

روز ولادتت به خدا شاهکار شد

روز ظهور حضرت پروردگار شد

هر کس شکست پیش تو با احترام شد

هر کس غلام تو شد علیه السلام شد

سلمان به لطف چشم تو والا مقام شد

ابلاغ شد ولایت و نعمت تمام شد

مست از نیام توست امر ابن ابدود

شیر خدایی و پسر دختر اسد

این دل برای توست به نام خودت بزن

شد خلقتم به عشق تو پس خوش به حال من

دست خداست دست تو مولای بت شکن

حق با تو جلوه کرده برای علی شدن

هر جا همیشه نام تو تکرار می کنم

هر چیز را بدون تو انکار می کنم

تو غیر حق به سمت کسی رو نمی زنی

تو آفتاب عشقی و سوسو نمی زنی

تو فاتح نبردی و زانو نمی زنی

اصلا تو با خدای خودت مو نمی زنی

ممسوس ذات حقی و روح فصاحتی

تو با خدای خود چقدر در شباهتی

با دست تو تمامی خلقت مهار شد

با حلقه های زلف تو دلها شکار شد

میدان اسیر دم رقص ذوالفقار شد

جبریل مست حضرت دلدل سوار شود

وقتی که تیغ تو همه را تار و مار کرد

حتی خدا به ضربه تو افتخار کرد

با مهر دست های تو شبنم درست شد

با نبض تو جهان منظم درست شد

با خشم چشم هات جهنم درست شد

خلقت به لطف نور تو کم کم درست شد

ما را بیا به نام غلامت خطاب کن

یا لا اقل غلام غلامت حساب کن

mohjat.net



مطالب مرتبط