به همان بوسه‌های آخر تو
 منتظر مانده است دختر تو
 به امید تو زنده ماندم من
 شاهد ادعام، خواهر تو
 قهر با دختر سه ساله چرا؟
 لب گشا تا نمرده دختر تو
 زخم پیشانی‌ات عمیق شده
 گو چه آمد دوباره بر سر تو
 مرهم زخم تو شراب نبود
 می کجا و سر مطهّر تو؟
 هر چه خواهی ز خواهرت بپرس
 غیر از اینکه کجاست معجر تو؟
 شام راحت به اشک ما خندید
 در غیاب امیر لشگر تو
 می‌شنیدم به عمه‌ام می‌گفت
 بوریا شد انیس پیکر تو
 خوش به حال برادرم اکبر
 مانده پایین پا برابر تو
 مرهم زخم سینۀ تو شده
 پارگیّ گلوی اصغر تو
 آن شبی که ز ناقه افتادم
 مرده بودم، نبود مادر تو
 گفت با من: چقدر مثل منی
 تازیانه چه کرده با پرِ تو؟
 دخترم غم مخور، فدات شوم
 من فقط آمدم به خاطر تو
 غم مخور در شبی که دلگیری
 حاجت خویش را تو می‌گیری



مطالب مرتبط

 من این غمو نمی‌فروشم
من این غمو نمی‌فروشم

چهار شنبه, 12 شهریور 1399

پخش
ای کربلا نرفته ها
ای کربلا نرفته ها

چهار شنبه, 14 مهر 1400

پخش