کجایی من از تو ندارم یک نشانه
خبر از من نداری دلم گیرد بهانه
بیا تا بخوانیم به جسم کودکانه
غزل های غمت را به خط تازیانه
من و این مصیبت به حیرت ماندم من
شگفتا عزیزم پس از تو زنده ام من
نبودی ببینی عدو سوی ما حمله ور شد
سر تو به نیزه همه خیمه ها شعله ور شد