از وقتی که به کام من ، یه ذره تربتت نشست

دست خودم نبود تویِ دلم محبتت نشست

 

عمری از اون روز تا حالا ، گریه می کنم

تا نبریم به کربلا ، گریه میکنم

 

گریه میکنم

تو اشک بده منم برات ، گریه می کنم

بارون میشم روی لبات ، گریه می کنم

برات قتیل العبرات ، گریه می کنم

 

« حسین وای …»

 

یه وقتی عذرمو نخوای ، درسته که خیلی بدم

به درد هیچی نخورم ، سینه زنی که بلدم

 

با یا حسین با زینبا ، سینه میزنم

با ضربِ نعل مرکبا ، سینه میزنم

 

سینه میزنم

تا سینه ام بشه کبود ، سینه میزنم

به یاد مقتل از وجود ، سینه میزنم

که شمر رو سینۀ تو بود ، سینه میزنم

 

« حسین وای … »

 

اینا همش کار دله ، اگه کبوده بدنم

با لَاطِمَاتِ الْخُدُودِت من چرا لطمه نزنم؟

 

به یاد مادر به صورتم ، لطمه میزنم

بر خورده بد به غیرتم ، لطمه میزنم

 

لطمه میزنم

از بین کوچه تا حرم ، لطمه میزنم

من ارثِ زینب میبرم ، لطمه میزنم

فقط نه اینجا محشرم ، لطمه میزنم

 

« حسین وای … »

 



مطالب مرتبط