ای سبز پوش پیمبر تو را سرخ قامتی

ای پادشاه حسن نگاهی که رعیتیم  

فکری به روزگار بد حال ما بکن

جان حسین تشنه ات ای ابر رحمتی

ما زائر سه شنبه و شب های جمعه ایم

آواره ایم در به در یک زیارتیم 

ما به غبار کرب و بلا هم نفس شدیم 

یعنی بیا که خاک تو هستیم تربتیم 

ما را ببخش اگر که اسیر معیشتیم 

ما را ببخش اگر که کمیم کم محبتیم 

 

 



مطالب مرتبط