یه پیکر داشت وقتی مشک ها جان داشتند

کاش می شد ابرها آن روز باران داشتند

کاش می شد قطره ی آبی به خیمه می رسید

آب ها هم کاش که حرّ پشیمان داشتند

آب باعث شد که مردی آب شد پیش همه

آب ها از شمر گویا اذن میدان داشتند

کودکی آرام شد با لای لای تیرها

بعد از آن گهواره ها خواب پریشان داشتند

سوره ی کوچک که روی دست بابا ذبح شد 

مجلس مرثیه ای آیات قرآن داشتند

بند قلب آسمانی ها به مویی بند بود

بر نخ قنداقه اش از بس که ایمان داشتند

چون خدای کعبه بود و لایق تسبیح بود

آن که را زیر عبای عرش پنهان داشتند

هیچ داغی مثل داغ کودک شش ماهه نیست

اهل بیت از حرمله بغض دو چندان داشتند

نیزه ها در پشت خیمه خاک بر سر ریختند

ماه های روی نیزه چشم گریان داشتند



مطالب مرتبط

ضرر کردم
ضرر کردم

جمعه, 14 مرداد 1401

پخش
از ازل فاطمه مادرم بوده
از ازل فاطمه مادرم بوده

چهار شنبه, 12 شهریور 1399

پخش
من یار ندارم دلدار ندارم
من یار ندارم دلدار ندارم

دو شنبه, 09 تیر 1399

پخش