سر ظهره؛ پاشو اذون بگو
اذون غروب عمر عمّه‌هارو
بیا خورشید! رو خیمه‌ها بتاب
نرو؛ یه نگاه کن، اشک دیده‌هارو

تو برگ اوّل پاییزی
که از اهل حرم می‌ریزی
اذون بگو؛ اذون خزون خیمه‌هارو

وای! حسرت به دل موندم عزیزم، برا صدات
وای! پلکی بزن یک‌بار دیگه برا بابات

همه‌ی دشت مسحور عطر تو
رو دستام ،شکسته شیشه‌ی گلابم
تکّه‌تکّه می‌افته روی خاک
کنارش می‌افته اشک مستجابم

فدای کاکل خونینت
نمی‌تونم بدم تسکینت
منو ببخش؛ نمونده برام یه قطره آبم

وای! حیف از تو و این رشحه‌های پیغمبری
وای! حیف از تو که تفسیر الله‌اکبری

دست طوفان، گل‌برگ لاله رو
روی داغی زمین، پراکنده
پاشو بابا که قاتلت داره
به حال منه شکسته می‌خنده

ذبیحمو ببین، ابراهیم
ببین که پای عهد ایستادیم
ببین چطور رو دستم داره چشاشو می‌بنده

وای! قربانی ما رو نگا کن ای جبرئیل
وای! هذا علی اوّل قتیل از نسل خلیل




مطالب مرتبط

دیوونه منم...
دیوونه منم...

دو شنبه, 18 مرداد 1400

پخش
مدار عشق...
مدار عشق...

دو شنبه, 18 مرداد 1400

پخش
خونمون این طرفه
خونمون این طرفه

پنج شنبه, 03 بهمن 1398

پخش
بسم رب النور نور کرب و بلا
بسم رب النور نور کرب و بلا

دو شنبه, 27 مرداد 1399

پخش