از حجر برادر شد بانوی حرم دلخون

با دیده ی بارانی با سوز دل محزون

آواره ی جانان شد حیران بیابان شد 

شد در ره لیلایش لیلای حرم مجنون

نه بین در و دیوار نه زیر غلاف تیر

در یاری مولایش شد کشته ی این مضمون

این دختر زهرا را با زهر ستم کشتن 

معصومه شده مسموم از زهر جفای دون 

 



مطالب مرتبط