من و مادر و کوچه و اضطراب

دل‌آشوبه و بغض و رنج و عذاب

کسی آمد از نسل ابلیس پست

جسورانه با کینه‌ی بی‌حساب

سر مادرم داد زد پیش من

حیا داشت مادر؛ ندادش جواب

غضب کرد و شد دست نحسش بلند

شد عالم به روی سر من خراب

بمیرم که زد سیلی بی‌هوا

به مادر! به آیینه‌ی در حجاب

نوک پای خود ایستادم ولی

گذشت از سرم، دست او با شتاب

چنان خورد که گوشواره شکست



مطالب مرتبط

دیوونه منم...
دیوونه منم...

دو شنبه, 18 مرداد 1400

پخش
مدار عشق...
مدار عشق...

دو شنبه, 18 مرداد 1400

پخش
بسم رب النور نور کرب و بلا
بسم رب النور نور کرب و بلا

دو شنبه, 27 مرداد 1399

پخش