حالا رسیدی حالا که دلگیرم؟

حالا رسیدی که دارم می میرم

حالا که ديگه خسته حال و پیرم

از زمونه سيرم   از زمونه سیرم 

به خدا که یتیمی تو دنیا 

خیلی سخته بابا خیلی سخته بابا

همسفرشدن با نامحرمها 

خیلی سخته بابا خیلی سخته بابا

نیمه شب گم شدن تو صحرا 

خیلی سخته بابا خیلی سخته بابا

دست من شکسته مثل زهرا

خیلی سخته بابا خیلی سخته بابا

-----------------------------

میشمارم این زخمارو‌  دونه دونه 

زخم سر و زخمای روی گونه 

از همه بیشتر زخم روی شونه

جای تازیونه  منو می سوزونه 

رفته بودم بابا بین انظار

من کجا و بازار من کجا و بازار

منو با خنده میدادن آزار 

من کجا و بازار من کجا و بازار

------------------------------

جون رو لبای من رسیده بابا 

کی رگاتو اینطور بریده بابا 

معلومه خیلی طول کشیده بابا

سربریده بابا سربریده بابا 

سرتو شمر روی دست بالا برد

باید از این غم مرد باید از این غم مرد

روی نیزه سر تو سنگ میخورد 

باید از این غم مرد باید از این غم مرد