ماه مهمانی یار است و شب و بیداری

شب نشینان سحر خیز پی دیداری

عاشقانی که سوی بزم سحر می آیند 

باده نوشان دعایند و می هوشیاری 

نه سری و نه سراغی ز گنه میگیرند

توبه جویان گنه کار ز سنگین باری

نفس گوشه نشینان بشود آب حیات

تا بشویند گنه شهر و بگردد جاری

دست از گفتن عیب دگران میشویند

که مبادا برسد بر دل کس آزاری 

آنکه مشغول عیوبات خودش میگردد

بغلش میکند ارباب ز خوش کرداری

سعی بسیار به گمنامی خود میسازند

هرگز ز شهرت بسیار نیاید کاری 

هر چه هستند می آیند به درگاه کریم

به امید کرم نیمه شب دلداری




مطالب مرتبط

دوست داری در زدن های مرا
دوست داری در زدن های مرا

شنبه, 27 فروردین 1401

پخش
بیا نگار آشنا
بیا نگار آشنا

شنبه, 08 مرداد 1401

پخش
سلام من به مدینه
سلام من به مدینه

شنبه, 11 دی 1400

پخش