و جنس درد تو از جنس روضهٔ حسن است

غریب خانهٔ خود! غربت تو در وطن است

 

چگونه و به چه قیدی؟ چه نام باید داد؟

به ام فضل و به جعده اگر رباب زن است

 

زبان به شکوه گشوده‌ست زهر و می‌داند

که این دو روح و دو تن نیست، بلکه یک بدن است...

 

اگر چه با حسن افتاده روی درد دلت

ولی حسین هم این بین با تو هم‌سخن است

 

گریز روضه اگر ناگزیر از غم اوست

حدیث اشک و غم دیدهٔ اباالحسن است

 

شدند بر تن تو سایه‌بان کبوترها؟

هنوز روی زمین، آفتاب، بی‌کفن است

 



مطالب مرتبط

ابی عبدالله آقای من
ابی عبدالله آقای من

دو شنبه, 22 خرداد 1402

پخش
دلم گرفته از همه دلم گرفته از خودم
دلم گرفته از همه دلم گرفته از خودم

دو شنبه, 13 اردیبهشت 1400

پخش
جوون امام حسین
جوون امام حسین

پنج شنبه, 26 اسفند 1400

پخش