همه ی دنیا برای بقیه
سر گرد و خاکیتم برای من
بسه دیگه این تنور و اون طبق
یکمم بیا بشین رو پای من
وقتی از بالا می اُفتادی زمین
نمی دونی چی میومد به سرم
همه رو شاید ببخشم ولی از
نیزه داره سر تو نمیگذرم
اون از اون که بی خبر رفتی سفر
حالا هم که اومدی نمی بریم
راستی بهت گفته بودم تو کوچه ها
بازار برده فروشا …بگذریم
خیلی وقته ندیدمت
دلم برات یه ذره شده بود
راست میگن که یک شبه بزرگ شدم ؟
دندونای شیریم و اصن دیدی ؟
دختری که وصله ی جون تو بود
میدونی که چن شبه نبوسیدی
من دست داشتم به تو از دور بوسه میدادم
بابا ، من فقط یکم موهام سوخته ، همین
من فقط یکم موهام سوخته ، همین
یکمم کبوده رنگم، مگه نه ؟
لباسام یه ذره نا مرتبه
ولی من هنوز قشنگم؟ مگه نه؟