توو زندون بی کس و تنها / بارونیه ابر چشمات

میکنی با دست بسته / به سوی خدا مناجات

جای قل و - زنجیره - به روی دس-ت و پاهات

برات بمی-رم آقا- تشنه‌ی آ-به لبهات

میخونی از غمِ گودال، غمِ گودال، غمِ گودال

یه خواهر و تنِ پامال، تنِ پامال، تنِ پامال

واویلا ، واویلا ...

 

اعضای تنت کبوده / گریونی با چشمای تر

تازیونه تا بهت خورد / افتادی به یاد مادر

سهم دلت - شد آزار - شدی ز دن-یا بیزار

یا فاطمه - میگفتی - زمین میخور-دی هربار

خسته دل و پریشونی، پریشونی، پریشونی

از این زمونه دلخونی، چه محزونی، چه محزونی

واویلا ، واویلا ...



مطالب مرتبط