بی تاب وبی صبر و قرارم در فراقت

یابن الحسن ابربهارم در فراقت

 

در سینه آتش دارم و در دیده باران

این است حال و روزگارم در فراقت

 

یک عمر دردل بودی و از دیده پنهان

هم با منی ، هم غصه دارم از فراقت

 

هرصبح وشب درخلوت خود روضه دارم

شد روضه ها دار و ندارم در فراقت

 

یاد سه ساله دختری که گفت : بابا

رفتی ومن چشم انتظارم در فراقت

 

بابا منی که دست تو زیر سرم بود

برخاکها سر می گذارم در فراقت

 

می سازد عمه با من و با مشکلاتم

می سوزد عمه در کنارم در فراقت

 

امشب بیا باخود ببر جامانده ات را

بابا دگر طاقت ندارم در فراقت



مطالب مرتبط

فدای اون حرمت مادر
فدای اون حرمت مادر

دو شنبه, 22 دی 1399

پخش
ای یاس کبود من
ای یاس کبود من

دو شنبه, 22 دی 1399

پخش
اسوه شهید گمنام
اسوه شهید گمنام

دو شنبه, 22 دی 1399

پخش