یه عده با عصا یه عده بی حیا

یه عده نیزه دار دارن میان به قتلگاه

پاشو برادرم غریب مادرم

نخواه که از تو قتلگاه بدون تو برم

نخواه که از تو قتلگاه بدون تو برم

من اومدم شاید که شمر ازم حیا کنه

من اومدم شاید تن تو رو رها کنه

با خنجرش داره میاد سراغ حنجرت

چکار کنم اگه سر تو رو جدا کنه

تو رو که میزنه خودم رو میزنم

تو قتلگاه من از تو دل نمی کنم

یه عده اومدن فقط واسه زدن

یه عده اومدن برای غارت بدن

نمونده جوشنی نمونده پیرهنی

یکی نمیگه نا نجیب برای چی میزنی

دارن میرن یه عده ای که سم به دستن و

دارن میرن یه عده ای که خیلی پستن و

یه عده ای سواره توی رفت و آمد و

با نعل تازه استخوناتو شکستن و



مطالب مرتبط

شب جمعه بود مادرم میگفت
شب جمعه بود مادرم میگفت

چهار شنبه, 09 شهریور 1401

پخش
حسین آقام آقام آقام
حسین آقام آقام آقام

شنبه, 08 مرداد 1401

پخش
 آقای منی رویای منی
آقای منی رویای منی

سه شنبه, 18 خرداد 1400

پخش