نگات غم انگیزه

حال دلت خزونه پاییزه

بمیرم از چشمات

اشک غریبی داره میریزه

چی خوندی زیر لب

به آسمون خیره شدی امشب

میگم نرو مسجد

بخون نمازو خونه ی زینب

حق بده دخترت اینجوری پریشونِ تو باشه

نشه دستگیره ی در از نخ شالِ تو جداشه

نرو مسجد که میترسم وسط فرقِ تو واشه

روی سجاده ی محرابِ تو خونِ تو بپاشه

میگم نرو بابا ، تو هم نری ای کاش

نماز که میخونی خیلی مواظب باش

... بابای مظلومم ، بابای مظلومم ...

 

غصتو خوردم من

قلبمو از پا درآوردم من

این همه دیر کردی

تا بری برگردی که مُردم من

میلرزه زانوت که

یه دستتو گرفتی پهلوت که

نگو که چیزی نیست

خونِ سرت ریخته روو اَبروت که

حسنین چرا گرفتن آخه زیر بغلاتو

مگه چی شده کشیدی آخه روو سرت عباتو

چرا خون گرفته این همه سفیدیِ چشاتو

داری درد میکِشی روی هم فشار میدی لباتو

وایسادی با زحمت تکیه به در دادی

تا برسی خونه چند دفعه افتادی

... بابای مظلومم ، بابای مظلومم ...

 

کجا رسید کارت

پریده رنگ صورت زارت

درسته مادر نیست

به جاش خودم میشم پرستارت

گفتی کفن بابا

مونده برا تو و حسن بابا

برا حسینم که

مونده فقط یه پیرُهن بابا

خواهرت بمیره پیراهنت هم میبَرن آخر

دست قاتلای تو میفته یادگار مادر

وای از اون عصری که میشه تنِ مجروحِ تو بی سر

حمله میکنن به خیمه گاه خواهرت یه لشکر

زینبِ تنها و خیمه ی آواره

بعد تو جای من کوچه و بازاره

... حسین مظلومم ، حسین مظلومم ...



مطالب مرتبط