به یمن هجر ز محصول اشک سرشارم

بدون گریه شبیه درخت بی بارم

دعای ریگ بیابان همیشه پشت من است

کویر معترف است اینکه خوب میبارم

غم فراق تو از جان من حساب کشید 

هزار بار بمیرم اگر بدهکارم

به غیر آه نمانده است در بساط گدا

برس به داد دلم جان تو گرفتارم

منم که شهره‌ی شهرم به آبرو ریزی

منم که صدر خبرهای کوچه بازارم

گناه بانی شرمندگی من شده است

چه حرص‌ها که نخوردی برای رفتارم

همیشه مشکل من را تو رفع میکردی

ببخش زحمت محضم ببخش سربارم

بغل بگیر مرا کل خواهشم این است

شبیه کودک لجباز گرم اصرارم

به رغم این همه آلودگی قبولم کن

قسم به حضرت صدیقه دوستت دارم



مطالب مرتبط

دوست داری در زدن های مرا
دوست داری در زدن های مرا

شنبه, 27 فروردین 1401

پخش
بیا نگار آشنا
بیا نگار آشنا

شنبه, 08 مرداد 1401

پخش
سلام من به مدینه
سلام من به مدینه

شنبه, 11 دی 1400

پخش