با کریمان فقط تعالی هست

راه پرواز ایده آلی هست

.

من گدای چهارده نورم

بر سرم سایه ی موالی هست

.

تا دمی که حسن حسن گویم

مطمئنا ره کمالی هست

.

برسانید زیر پای نگار

روی دوشم شکسته بالی هست

.

وقت لطف کریم سامراست

شاکرم این دو دستِ خالی هست

.

در میان سبوی مولایم

هر صفت از می جلالی هست

.

وقت الطاف بی کران آمد

پدر صاحب الزمان آمد

.

ذکر لب را ابامحمد کن

کوچه های غریب را رد کن

.

سامرا می رسی ، توسل کن

دل خود را بر این مقیّد کن

.

این حرم منزل ولی خداست

با وضو باش و رفت و آمد کن

.

بنشین در میان صحنِ حسن

عاشقانه نظر به گنبد کن

.

جامعه را بخوان به چشم ترت

یاد الطاف شاه مشهد کن

.

خوب که بی قرار یار شدی

قصد بوسه زدن به مرقد کن

.

امشب احوال خوش تری دارم

شور دیدار عسکری دارم

.

از ازل بوده ام گرفتارش

سائل لطف ناب و بسیارش

.

نه فقط سنگ دل از این دوری

کعبه ی حق شده است تب دارش

.

غیر زندان و خلوت و غربت

نیست آگاه ، کس ز اسرارش

.

مانده در جای جای آن زندان

نور آیات و صوت اذکارش

.

حرف تقوا و زهد او که شود

دشمنش هم شود طرفدارش

.

با نگاهش شدند آخر سر

شیرهای درنده بیمارش

.

دلم امشب اگر که آباد است

دل صاحبْ زمانمان شاد است

.

معتکف های کنج محرابیم

بی قراران روی مهتابیم

.

از غم دوری گل نرجس

سال ها خیره سوی سردابیم

.

عیدها می رسند اما ما

تا ظهور نگار بی تابیم

.

هر شب از داغ این غم اعظم

با دو چشم پُر اشک می خوابیم

.

ما رعایای در به در شده ایم

که به فکر وصال اربابیم

.

علت این فراق از سوی ماست

خودمان علتیم و اسبابیم

.

حقّ انوار صاحب امشب

برسان صاحب الزمان یا رب




مطالب مرتبط