لطفا حداقل دو حرف را وارد کنید ...
بر عکس شد ، زمین به هوا نور می هد
بر عکس شد ، زمین به هوا نور می هد

چهار‌شنبه، 13 آذر 1398 - حسین طاهری - ولادت امام حسن عسکری|فدائیان حضرت زهرا|98 مدت زمان:15:24

دانلود مداحی ها و نوحه های حسین طاهری با لینک مستقیم دانلود همراه با متن نوحه و متن مداحی

بر عکس شد ، زمین به هوا نور می هد
کِل می کشد فرشته ، وسط شور می دهد

.

از سفره ای که روح الامین سور می دهد

خرما بزن که مزّه ی انگور می دهد

.

امشب شراب ، از مِیِ انگور عسکری است

این سفره­ ی ولیمه به دستور عسکری است

.

این حال خوش مباد که یک لحظه بد شود

دستی دراز شد که بنا نیست رد شود

.

امشب همان شبی است که باید رصد شود

تنها نزن به آب قرار است مَد شود

.

دریا بلند می شود و ماه می رسد

ماهی به هیأت حسن از راه می رسد

.

وقتی نمک علی است ، شکر می شود حسن

والشَّمس اگر علی است ، قمر می شود حسن

.

وقتی صدف علی است ، گهر می شود حسن

هر جا پدر علی است ، پسر می شود حسن

.

از حُسن خود دوباره خدا رونوشت زد

قابش گرفت و سر در باغ بهشت زد

.

جانم به این ربیع و به ایام شادی اش

نقل است هشتمین خبر بامدادی اش

.

چون اختصاص داشت به باب المرادی اش

برداشت پرده از رخ دلبند هادی اش

.

در شرحش از کرامت مازاد می نوشت

کاتب مدام دست مریزاد می نوشت

.

تا ساق عرش سلطه­ ی فرمانروایی اش

مُهر نماز نقطه ­ی خود اتکائی اش

.

ارباب جود سیره­ ی مشکل گشائی اش

دلچسب ماست کنیه­ ی ابن الرضائی­ اش

.

اقبال سائل از کرم افزایی اش بلند

بر دوش حشر پرچم آقایی اش بلند

.

نطق و بیان حریف سکوتش نمی شود

تبعید ، ساقط جبروتش نمی شود

.

جز کربلا دعای قنوتش نمی شود

جز اشک روضه ، غالب قوتش نمی شود

.

نشنیدی از علامت اهل یقین چه گفت ؟

از مؤمن و زیارت در اربعین چه گفت ؟

.

ماییم و حرص صحن مطلّای سامرا

صلی علیک ، حضرت والای سامرا

.

حدّاقل از عرش معلای سامرا

نان پرت کن برای گداهای سامرا

.

یک التفات هم شده بر مستمند کن

بنشین کنارِ ما و بگو و بخند کن

.

صاحب قَرانی و به سوار و پیاده ات

خواهم گذشت از سرِ خود با اراده ات

.

هر روزِ هفته می رود این بنده زاده ات

خدمت کند به خانه ای از خانواده ات

.

من پا دوی بساط توام پنج شنبه ها

جارو کش حیاط توام پنج شنبه ها

.

ای پنج شنبه ، جمعه ات آیا نمی رسد ؟

این قرن ها غروب ، به فردا نمی رسد ؟

.

این بندِ شعر خوب نشد ، با نمی رسد

عرض دعای ما که به بالا نمی رسد

.

دست خودت فقط گره را باز می کند

آخر مگر پسر به پدر ناز می کند ؟