تا خداوندان شمایید و گدایانیم ما
در مسیر طوس آهوی بیابانیم ما
پشت سقاخانه ات دنبال درمانیم ما
سربلندیم و سرافرازیم و بارانیم ما
زیر دین گنبد شاه خراسانیم ما
دست ما خالی که باشد زود بالا می رود
پای مجنون بشکند هم سوی لیلا می رود
غالبا ” لن ” که بیاید صحبت از ” لا ” می رود
لا الهِ ما اگر دنبال الّا می رود
علتش این است که با تو مسلمانیم ما
نیست ما را پیش دریا منت جو هیچ وقت
با طبیبان نیست ما را میل دارو هیچ وقت
غیر مشهد دست ما جایی نزد رو هیچ وقت
گر میسر نیست ما را قرب آهو هیچ وقت
تا دم محشر همان کلب نگهبانیم ما
سجده هایم یا رضا و ربنایم یا رضا
می زنم هر شب صدایت کن صدایم یا رضا
می شود آمین دعایت با دعایم یا رضا
دیر شد آقا چه شد پس کربلایم یا رضا
ناخوش احوالیم آقا دیده گریانیم ما
سر در این خانه ها با ما و پرچم با خودت
دسته ی سینه زنی با ما ولی دم با خودت
روزی اشک تمام نوکران هم با خودت
واقعاً دلواپسیم آقا محرم با خودت
از عزاداران آن آقای عطشانیم ما
رفته رفته نالهی مظلوم دارد می رسد
مادری با کودکی معصوم دارد می رسد
آه آه خواهری مهموم دارد می رسد
خنجر کندی روی حلقوم دارد می رسد
از غم انگشترش پاره گریبانیم ما
چکمه ای آمد کنار پیکرش یابن شبیب
روی تل می زد به صورت خواهرش یابن شبیب
جای او شمر آمده بالا سرش یابن شبیب
آه آه از ضربه های آخرش یابن شبیب
انتهای روضه را زنده نمی مانیم ما