هوایی و به شور و شِینم که نوکر امام حسینم
دیوونه و خراب و مست شبای بین الحرمینم
حسین حسین ، حسین حسین جان
زِ غم صدا نمیکنم من ، گلایه ها نمیکنم من
اگر مرا رها کنی تو ، تو را رها نمیکنم من
حسین حسین ، حسین حسین جان
یه عمره مست بوی سیبم ، محبتت شده نصیبم
زِ مادر و پدر حسین جان تو مهربان تری حبیبم
چه عاشقانه در هوایت ، نظر کنم به کربلایت
کبوترانه پر کشم تا ضریح و گنبد طلایت
حسین حسین ، حسین حسین جان
اگر دو چشم تر نباشد ، شب مرا سحر نباشد
به جز مسیر کربلایت مرا سر گذر نباشد
گِل مرا به غم سرشتند ، به سینه ام حسین نوشتند
خوشا به حال نوکرانت که از اهالی بهشتند
حسین حسین ، حسین حسین جان