اشکیم و در این حرم سرازیر شدیم...
ما سینه زنان پای علم پیر شدیم
مارا به قضای حضرتی حاجت نیست
عمریست سره این سفره سیر شدیم
از سره پیچ جاده راه افتاد
پابرهنه پیاده راه افتاد با صفا صاف و ساده راه افتاد
پدر خانواده راه افتاد به اهالی ده به رسم وفا گفت رفتیم التماس دعها