ای آفتاب زهرا عَجّل علی ظهورک
تنهای شهر و صحرا، عجّل علی ظهورک
گم گشته وجودی، هم غیب و هم شهودی
در دیده و دل ما، عجّل علی ظهورک
بی تو غریب، قرآن، بی تو اسیر، عترت
بی تو علی است، تنها، عجّل علی ظهورک
نه طاقتی نه صبری، تا چند پشت ابری؟
ای مهر عالم آرا عجّل علی ظهورک
دنیا در انتظار است، خون قلب روزگار است
پا در رکاب بنما، عجّل علی ظهورک
حیدر کند دعایت، زهرا زند صدایت
الغوث یابن زهرا ! عجّل علی ظهورک
زخمِ به خون نشسته، پیشانیِ شکسته
دارند با تو نجوا، عجّل علی ظهورک
خون دو دیده گوید، دست بریده گوید
بر انتقام بازآ، عجّل علی ظهورک
هم عمّه ها پریشان، هم جدّ توست عطشان
هم چشم ماست دریا، عجّل علی ظهورک
بر “میثمت” نگاهی، از لطف گاه گاهی
ای چشم حق تعالی! عجّل علی ظهورک