نفرین به زمونه
نفرین به زمونه که منو کوفه کشونده
نفرین بشه این شهر که توش یاری نمونده
نفرین به کسایی که برات نامه نوشتن
اینها همگی رو بیعتاشون پا گذاشتن
ببخش، اگه برات نوشتم کوفیا خوبن
ببخش، دارن برای قتل تو میکوبن
ببخش، اگه گفتم که مردم چشم انتظارن
ببخش اینا می خوان سرت رو رو نی بذارن
«من الغریب الی الغریب ، نیا نیا نیا
بو کشتنت میاد عجیب ، نیا نیا نیا»
نفرین بشه کوفه
نفرین بشه کوفه که فقط شهر دروغه
کاش میدیدی آهنگریاش چقدر شلوغه
یکی داره شمشیر و یکی نیزه میسازه
یکی داره میکوبه به اسبش نعل تازه
ببخش، اگه برات نوشتم بیا که دیره
خودم، دیدم حرمله بدجور دنبال تیره
ببخش، اگر که گفتم مردم باهات میسازن
اینا، میخوان با اسب به روی تنت بتازن
«من الغریب الی الغریب ، نیا نیا نیا
بو کشتنت میاد عجیب ، نیا نیا نیا»
نفرین بشه کوفه
نفرین بشه کوفه که فقط جای عذابه
ترسم واسهی عاقبت طفل ربابه
ترسم اینه که شیش ماهتو رو نی ببندن
ترسم اینه که به زینبت اینا بخندن
ببخش، اگه برات نوشتم کوفه قشنگه
آخه، روی تموم این پشتبوما سنگه
ببخش، اگه گفتم بیا که غربت محاله
ببخش، اینا نقشه کشیدن برا سهساله
تو رو قسم به اصغرت نیا نیا نیا
یه رحمی کن به دخترت نیا نیا نیا
«من الغریب الی الغریب ، نیا نیا نیا
بو کشتنت میاد عجیب ، نیا نیا نیا»