تجلی کرد رو لب هامون زلالی آرزوهامون
به پا شد باز به لطف تو ، حسینیه تو چشمامون
.
بازم شب ها تو هیئت ها میام تا زیر این پرچم
می خونم می زنم سینه می خوام بی بال و بی پر شم
.
هستم بنده ی ثارالله ، مجنون اباعبدالله
.
شهید بی کفن ارباب ، قتیل صد پاره تن ارباب
غریب و بی کس و بی یاور و دور از وطن ارباب
.
تو چشمای رباب عکس لب عطشان شیش ماهه
روی نیزه جلو چشمای زینب صورت ماهه
.
آواره شده آل الله ، روی نی سر ثارالله
هستم بنده ی ثارالله ، مجنون اباعبدالله
.
چشامون ابر و بارونه ، برات مردن آرزومونه
روزا دلتنگ و دلم خونه ، شبا لب هام غزل خونه
.
کی میدونه شاید امسال منو تا قنلگات بردی
مثل روزی که دل بردی و ما با یک نگات مردیم
.
می مونم به پای عشقت ، ای جونم فدای عشقت
.
همه چشما پر از خونه ؛ دل عالم باز پریشونه
آقا جان از کجا معلوم تا سال بعد کی می مونه
.
شاید این نوحه و این روضه های آخرم باشه
چی می شه باز ببینم رو به رو چشمام حرم باشه
.
لیلای همه مجنونت ، دل های همه ویرونت
هستم بنده ی ثارالله ، مجنون اباعبدالله