حاجت دلا رو خدا با، مِهر تو داده
خنده تو برای ما، باب المراده
خیرُ العبادی، مُهجَةُ الفؤادی
ای جان جانان، یا مولا یا هادی
سوره حُسن خدایی، روشنای اِنّمایی
هستی امام جواد و، دومین ابن الرضایی
برای وصف مقامِت، وصف نور ناتمامِت
میخونم جامعه امشب، چیه برتر از کلامِت؟
خیرُ العبادی، مُهجَةُ الفؤادی
ای جان جانان، یا مولا یا هادی
به شبای تار دنیامون، شمس الضحایید
کوثر و قدر و هل أتی، نور خدایید
إِلَیهِ تَدْعُون، عَلَیْهِ تَدُلُّون
بِهِ تُؤْمِنُون، لَهُ تُسَلِّمُون
قبله اهل ولایید، روح مکه و منایید
بأبی انت و امی، همه هستی مایید
أَنْتُمُ الصِّرَاطُ الْأَقْوَم، أَنْتُمُ السَّبِیلُ الْأَعْظَم
وَ بِکُمْ یُنَزِّلُ الْغَیْث، وَ بِکُمْ یُنَفِّسُ الْهَمّ
خیرُ العبادی، مُهجَةُ الفؤادی
ای جان جانان، یا مولا یا هادی
هوایی سامرا شده، امشب دوباره
دلی که جز صحن و سرات، جایی نداره
نعمالامیری، مولا بینظیری
من خوب میدونم، دستامو میگیری
إِیَابُ الْخَلْقِ إِلَیْکُمْ، وَ حِسَابُهُمْ عَلَیْکُمْ
فَإِنِّی لَکُمْ مُطِیعٌ، آیاتُ اللهِ لَدَیْکُمْ
با نگات خدایی میشم، عاشقی ولایی میشم
یه سحر کنار سرداب، آقا کربلایی میشم
نعمالامیری، مولا بینظیری
من خوب میدونم، دستامو میگیری