یادمه بچه بودم مادر من پیرهن مشکی تنم کرد
منو سینه زنم کرد
ازهمون اولشم روضه خون یه آقای بی کفنم کرد
منو سینه زنم کرد
برا اینکه نباشه پرچمی غیر از علم تو روی دوشم
اینو خونده تو گوشم



مطالب مرتبط