با این تنِ شکسته که عصای بابا نمیشی
یه جوری ریختنت بهم روی ابا جا نمیشی
این اولین بار دیدم جلوی من پا نمیشی
رسیدم بالای سرت ولی چه سری و چه پیکری
تو اکبری یا اصغری دسته گلم چه پرپری
میبینی کاره دنیارو علی گل رو دست باغبون
پیر شدم از داغ جوون دارن میخندن بهمون
وای علی اکبر وای علی اکبر
قلب بیابون پر شده از پاره های جگرم
قلب منه که اینجوری پاشیدنش دور حرم