از لحظه ای که با تو شدم آشنا حسین
احساس می کنم که شدم از شما حسین
وقت تولّدم که مؤذّن مرا گرفت
در گوش من به جای اذان گفت: یا حسین
آسوده خاطرم ز عذاب و فشار قبر
آنجا حساب آن دو ملک هست با حسین
رغبت نمی کنم که روم جای دیگری
وقتی که هست نزد تو دارالشّفا حسین
هر کس برای ماتم تو گریه می کند
باشد به زیر پرچم خیرالنسا حسین
هر کس که خرج کرده خودش را برای تو
ترسی ندارد از غم روز جزا حسین
دارم امید این که شما بعد مردنم
خاکم کنید در حرم کربلا حسین
نزدیک یازده شب است آقا گذشته است
امّا نددیده ام رخ صاحب عزا حسین
امشب بیا دعا بنما منتقم رسد
تا که شوم ز مهر تو حاجت روا حسین