شب شب عاشوراست تو کربلا غوغاست
امشب یه جورایی زخمی تر از فرداس
این خیمه تابو تب اون خیمه جون بر لب
هرکی یه جور اما وای از دل زینب
از گونه هام رها شد نم نم صدای پای بارون
چشم حسین یه امشب به خارو تیغ بیابون
مونده حسین نگاهش به خواهر به خواهر
زینب شده کلامش برادر برادر
این گوشه دل غمین یه مادر یه مادر
اون گوشه بیقراره یه دختر یه دختر
واویلتا واویتا