کار و بار دو جهان ریخت به هم غوغا شد


چشم زهرا و علی بعدِ شما دریا شد


رفتی و خنده به کاشانه ی تو گشت حرام


رختِ مشکیِ یتیمی به تن زهرا شد


عهد و پیمان غدیرت به فراموشی رفت


حُکم بر خانه نشینیِ علی امضا شد


بعدِ تو حرمت کاشانه ی حق حفظ نشد


پای اولاد حرامی به حریمت وا شد


دخترت پشتِ در و… آتش و دود و مسمار…


خوب فرمانِ مودت به خدا اجرا شد


خبرِ پر زدن فاطمه، حیدر را کشت


چند باری به زمین خورد علی تا پا شد


روضه ها هست، بمانند… ولی عاشورا


تشنه لب شاه غریبی که تک و تنها شد


از بلندی فرس تا به زمین خورد شنید


صحبت از غارت معجر ز سر زن ها شد


زینتِ دوش شما بود ولی کرب و بلا


منزلش خار و خس بادیه و صحرا شد


خاتمش را ته گودال به دشمن بخشید


بار دیگر به خدا جود و سخا معنا شد


کاش انگشتری اش تنگ نبود… اما بود…


عاقبت نیمه ی سبابه ی او پیدا شد؟


داد زد زینب کبری: به روی سینه نرو…


گوش نحسش نشنید و قد مادر تا شد


سر او تا که جدا شد زره اش را بردند


زره اش هیچ… سرِ پیرهنش دعوا شد


اجرِ پیغمبری ات بود که مردم دادند


ظلم هایی که پس از تو به ذَوِی القُربی شد




مطالب مرتبط

اگر آن ماه نمونه
اگر آن ماه نمونه

یک شنبه, 29 اسفند 1400

پخش
فدای اون حرمت مادر
فدای اون حرمت مادر

دو شنبه, 22 دی 1399

پخش
اسوه شهید گمنام
اسوه شهید گمنام

دو شنبه, 22 دی 1399

پخش