نگات کردم
صورتمو به سمت قتلگات کردم
با گریه و ناله حسین! صدات کردم
ببخش اگه توو مقتلت رهات کردم
غریب بودی
بدون حر و مسلم و حبیب بودی
زیر سُم اسبای نانجیب بودی
برات بمیرم خدُّالتریب بودی
نمونده جز گریه برام چاره
یا ثارالله و ابن ثاره
حرمله کرد پیرهنتو پاره
یا ثارالله و ابن ثاره
«یا ثارالله و ابن ثاره»
خداحافظ
از کربلای گریه و غمت رفتم
از دههی اول ماتمت رفتم
به روستاییا سپردمت رفتم
خداحافظ
ببین با تازیونه آشنام کردن
با سیلی خواهرت رو احترام کردن
جدا نشد زینب ازت؛ جدام کردن!
به جز تو خواهرت کیو داره
یا ثارالله و ابن ثاره
چشام فقط برا تو میباره
یا ثارالله و ابن ثاره
«یا ثارالله و ابن ثاره»
کجا بودید؟
لحظهای که امامتون صداتون کرد
هی گریه کرد و زیر لب دعاتون کرد
وقتی که دست و پا میزد نگاتون کرد
کجا بودید؟
با ناسزا بچهها رو که میبردن
سر روی نیزهها رو که میبردن
با گریه گوشوارهها رو که میبردن
گدا مگه جز تو کیو داره
یا ثارالله وابن ثاره
چشام فقط برا تو میباره
یا ثارالله و ابن ثاره
«یا ثارالله و ابن ثاره»
چقد خوبه
اگه یه شب حسین منو دعا میکرد
صداش که میزدم خودش نگاه میکرد
منو به اسم کوچیکم صدا میکرد
چقد خوبه
دلم پر از تپیدن حسین باشه
یه شب سرم رو دامن حسین باشه
نگام به روضه خوندن حسین باشه
نمونده جز گریه برام چاره
یا ثارالله وابن ثاره
میدونم این گریه اثر داره
یا ثارالله وابن ثاره
«یا ثارالله و ابن ثاره»
حسین جانم
ماها کجا و غصهی تو رو خوردن
از سرمون زیاده اسمتو بردن
الهی روزیمون بشه برات مردن
حسین جانم
از مادرت بخواه قبول کنه از ما
خودش اجازه داد که جاری شه اشکا
دسمتونو گرفت و گف بیاین اینجا
بچه به جز مادر کیو داره؟
یا ثارالله وابن ثاره
اشک مارو مادر خریداره
یا ثارالله وابن ثاره