کاش آسمون او روز، بخشنده تر میشد
به قدر چند قطره، اون لبها تر میشد
زیر نور خورشید، رزمنده که زخمی شه
هر لحظه که میجنگه، هی تشنه تر میشه
«وای شهید تشنه لب حسین»
ای کاش ای کاش بارون، می بارید اون روزم
با یاد لب خشکت، میسوزم میسوزم
وای از بارون سنگ، وای از بارون تیر
سیرابت کردن با، سرنیزه و با شمشیر
«وای شهید تشنه لب حسین»



مطالب مرتبط

السلام ای بدن بی سر گرما دیده
السلام ای بدن بی سر گرما دیده

یک شنبه, 08 اسفند 1400

پخش
ای کربلا نرفته ها
ای کربلا نرفته ها

چهار شنبه, 14 مهر 1400

پخش
 من این غمو نمی‌فروشم
من این غمو نمی‌فروشم

چهار شنبه, 12 شهریور 1399

پخش