حال و هوای پنجره فولاد دارم
از کودکی این صحنه را در یاد دارم
شیرینی یاد تو در زیر زبان است
از بس برای تو به دل فرهاد دارم
از صحن های مختلف قابش نمودم
تصویر گنبد را به هر ابعاد دارم
با هشت من دلبسته ام بر نمره ی بیست
گرچه ارادت بر همه اعداد دارم
باشد که من یک گوشه ی صحنت نشینم
خیلی به دل بغض دم فریاد دارم
کاری بکن که گوش بر فرمان تو باشم
وقتی به رأی خویش استبداد دارم
اصلاً شعورم را بدون واو خواهی
با من بگو آقا که استعداد دارم؟
چیزی نمانده تا نماز صبح آقا
خیلی هوای صحن گوهرشاد دارم
اوّل عنایات شما دوم عزیزم
عشق تو را صد شک مادرزاد دارم