چهل ساله که رو لبم لبخند نمیاد
چهل ساله که گریه ی من بند نمیاد
چشمام چشمام، چه گریونه
الشام الشام، دلم خونه،
شیرخواره می بینم گریه می کنم
گهواره می بینم گریه می کنم
گوشواره می بینم گریه می کنم
حسین، وای وای

هنوز رو تنم مونده جای کبودیا
هنوز یادمه محله ی یهودیا
کوچه کوچه، امون از شام
روی، نیزه، سر بابام
سلسله و طناب، مونده به یادم
گریه های رباب، مونده به یادم
بزم می و شراب، مونده بیادم
حسین، وای وای

چی جوری بگم میون گودال چیا بود
به جای کفن، یه تیکه از بوریا بود
گودال گودال، منو کشتی
نه سر، نه تن، نه انگشتی
زخمای بدنش می کشه منو
غارت پیرنش می کشه منو
زخمی که زدنش می کشه منو
حسین، وای وای

چهل ساله که رو لبم لبخند نمیاد
چهل ساله که گریه ی من بند نمیاد
چشمام چشمام، چه گریونه
الشام الشام ،دلم خونه
شیرخواره می بینم گریه می کنم
گهواره می بینم گریه می کنم
گوشواره می بینم گریه می کنم
حسین، وای وای



مطالب مرتبط