لطفا حداقل دو حرف را وارد کنید ...
واحد فارسی و عربی: یا حسین ای پناه دو عالم
واحد فارسی و عربی: یا حسین ای پناه دو عالم

شنبه، 05 مهر 1399 - میثم مطیعی - هیئت امام زاده قاضی الصابر | 31 شهریور |99 مدت زمان:09:16

دانلود مداحی ها و نوحه های میثم مطیعی با لینک مستقیم دانلود همراه با متن نوحه و متن مداحی

وقتی دلم از دنیایِ بی‌یاد تو سیر می‌شه هر جایی جز خیمۀ تو برام نفس‌گیر می‌شه خودت بیا یه کاری کن آخه داره دیر می‌شه زنده‌ام با اشک روضه‌ت، اشکای روضه آب حیاته زنده‌ام با عطر خیمه‌ت، خیمه‌های تو باب نجاته عمریه که دل من باهاته «یابن زهرا، یابن زهرا، یا حسین ای پناه دو عالم» من موندم و دلتنگی و شبای دلواپسی آقا بگو چیکار کنم با غصۀ بی کسی من می‌دونم آخر خودت به داد من می‌رسی در رو وا کن که رسیده، بندۀ رو سیاه تو مولا سر می‌ذاره روی خاکت، عاشق بی‌پناه تو مولا با امید نگاه تو مولا «یابن زهرا، یابن زهرا، یا حسین ای پناه دو عالم» برای هر درد و غمی، تربت پاکِت شفاست هر کی حاجت داره بیاد، که اینجا حاجت‌رواست این روضه‌ها دواست برا، هر دردی که بی دواست این دلی که غرق درده، توی روضه شفاشو می‌گیره این دلی که بی‌قراره، از تو آخر دواشو می‌گیره روزی کربلاشو می‌گیره «یابن زهرا، یابن زهرا، یا حسین ای پناه دو عالم»   تحتَ السماء، فی کربلاء، تضُمُّ کَفّی الشَیْبَه زیر آسمان، در کربلا، دست به محاسن گرفته‌ام ظَهری حَنا، منذُ هوى، عباسُ دونَ القِربَه کمرم خم شد، هنگامی که عباس بدون مشک بر زمین افتاد نادیْتُ هل، مِن ناصِرٍ، لِوَجهِ أُمّی قُربَه صدا زدم که آیا کسی هست که بخاطر فاطمه (س) ما را یاری کند؟ ما أجابَ، غیرُ سَهمٍ کسی پاسخ نداد جز تیری که شَقَّ صدری و سالت دمائی سینه‌ام را شکافت و خونم را جاری ساخت فرَمَیْتُ، نحو جَدّی پس این خون را به سمت آسمان برای جدم پاشیدم قَد وَفَیْتُ تَقَبَّلْ وفائی گفتم: من به عهدم وفا کردم، پس وفای مرا بپذیرید فَأَقیموا عزاءَ السماءِ و در آسمان برایم عزا به پا دارید «واحسیناه، واحسیناه، ذکر قلبی وبیت الدعاءِ» ندای واحسیناه، واحسیناه، ذکر قلبم و اصل دعای آن است حین هوَیْت، عن الجواد، شَدَّ السماءَ الرملُ وقتی از اسب بر زمین افتادم، خاک، آسمان‌ را در خود کشید و جسمیَ، درباً غدا، تجولُ فیه الخیلُ و بدنم به یک راه تبدیل شد که اسب‌ها در آن به حرکت در آمدند الصدر بات لیّناً، یغفو علیه الطفل سینه‌ام‌ نرم شد تا کودک من روی آن راحت بخوابد و تراءى، مثلَ شمعٍ چون شمعی به چشمم آمد ذابَ دمعاً و حزناً امامی که در برابرم از حزن، چون اشک آب شد بل وروداً، ذابلاتٍ بلکه چون گل‌های پژمرده ظلُّ أختی بباب الخیامِ سایه زینب (س) بود در سمت خیمه‌ها آخر تمتمات السلامِ و آخرین زمزمه، خداحافظ (ای زینب) بود «واحسیناه، واحسیناه، ذکر قلبی و بیت الدعاءِ» ندای واحسیناه، واحسیناه، ذکر قلبم و اصل دعای آن است