وقتی که همه رفیقام منو تنها میذارند
وقتی که جنازهی منو رو شونه میارند
وقتی آدمایی که واسه ام تو دنیا عزیزند
با چشمای بارونی روی تنم خاک میریزند
وقتی که دارند تو قبرم شونه مو تکون میدند
لحظههای رفته ی منو بهم نشون میدند
منم و تاریکی قبرم و یه عمرِ تباه
منم و روزای حسرتزده و پر اشتباه
با دلی که ناامید از تموم آدماست
همه ی امید من به وعده های یه آقاست
یه آقایی که همیشه من به پابوسش میرم
همیشه تو حرمش یه گوشه آروم میگیرم
وای اگه امام رضا اونجا به دادم نرسه
جای اون همه زیارتها به دادم نرسه
خود آقا گفته که سه جا کنار من میاد
مثل مرد سلمونی سر قرار من میاد
خدا توی دنیایی که همه چیش رو به فناست
روی اون که میتونم حساب کنم امام رضاست
شنیدم سَجِیَّتُکُمُ الْکَرَم امام رضا
شما رو رها کنم کجا برم امام رضا
آقام آقام ای آقام..