ذکر خیر تو رسیده ست به هر انجمنی
به همه گفته ام از خلق عظیمت علنی
.
” اَبَوا هذه الامه ” به دلم قاب شده
شدم از روز ازل هم نجفی هم مدنی
.
من ندیده شده ام عاشق تو ! یادم کن
عجمی هستم و شاگرد اویس قرنی
.
لافتی مال علی بود ولی گفت علی
نیست مانند پیمبر به خدا صف شکنی
.
برو به خانه ی زهرا که خدا هم آنجاست
به روی جمع بینداز کسای یمنی
.
همه دیدند به زهرا چقدر حساسی
خم شدی بوسه به آن دست مبارک بزنی
.
می رسی آخر معراج دوباره به علی
می روی پیش خدا با علی ات هم سخنی
.
مثل هر روز حسین آمده در آغوشت
باز هم خیره به آن حنجره و پیرهنی
.
حسن امشب ز غمت بر سر و بر سینه زده
تو خودت سینه زن ذکر حسن یا حسنی !