با تموم بدیم اعتماد کردی با تموم وجودم گناه کردم
ولی دستمو بازم بگیر ارباب بذار ساده بگم اشتباه کردم
شه محترم بطلب حرم که یه عمره در خونه ی تو نوکرم
تویی خواهش دل مضطرم آرزومه کربلا برم با مادرم
این محاله که دست از تو بردارم اشک چشممو امشب گواه کردم
دل به هرچی به غیر از نگات بستم بذار ساده بگم اشتباه کردم
بطلب مرا شه کربلا که دلم لک زده واسه گنبد طلا
دیوونه ت شدن همه عاقلا یه نگات دوای درد من مبتلا
ناله هامو شنیدی دعام کردی روضه هاتو شنیدم صدات کردم
خیلی مردی که باز آبرو دادی توبه کردم و می خوام که برگردم
بطلب مرا شه کربلا که دلم لک زده واسه گنبد طلا
دیوونه ت شدن همه عاقلا یه نگات دوای درد من مبتلا