درک زهرا شهید می خواهد
مادر ما شهید پرور بود
لب دیوار و در پر از قسم است
او نخستین مدافع حرم است
رجز آنجا که اهل میدان است
صحبت از مادر شهیدان است
کم مارو زیاد کرده بتول
مادری بر عماد کرده بتول
کوثر آموزگار خوش عهدیست
یکی از نسل او ابومهدی است
جبهه در جبهه نور در پیشانیست
مادر قاسم سلیمانیست
جگرم بی قرار و درمانده است
در رگم شور و خون فرمانده است
شعله آن شب که فکر غارت بود
شب جمعه شب زیارت بود
آن شب جمعه روضه احیا شد
تن فرمانده اربا اربا شد
شیشه عطر شد سرش گم شد
خون مرد آبروی مردم شد
تو بگو شعله پر کند جان را
خون ما تر کند خیابان را
این زمستان بهار قاسم ماست
تازه آغاز کار قاسم ماست
مالک ما دلیل راه علیست
دست او پرچم سپاه علیست
ریخت اردیبهشت در دی ما
زنده تر شد شهید زنده ما
ناف ما با جنون بریده خدا
خصم را احمق آفریده خدا
زلف این داغ دست هاشا نیست
هرکه کوتاه آید از ما نیست
بین خون خفته ایم و می گوییم
بارها گفته ایم و می گوییم
آن که دل به آل احمد داد
به امان نامه روی نخواهد داد