من بی دل آمدم که تو دلدار من شوی

غمدیده آمدم که تو غمخوار من شوی

شادم که در حریم تو افتاده بار من

آیا شود ز لطف خریدار من شوی

خودرا ز راه دور کشاندم به کوی تو

دلخسته آمدم که مددکار من شوی

هر طور راحتی ، بزن ، اما نمی روم

این بار آمدم که فقط یار من شوی

من ورشکسته گنهم می شود؟ شبی

یوسف شوی و گرمی بازار من شوی

عمرم به باد رفته به داد دلم برس

من آمدم که مونس من یار من شوی

آقاییم همیشه ز سلطانی شماست

یک عمر نوکرم که تو سالار من شوی

خوانم میان صحن تو تا روضه ی حسین

گویا که از وفا تو گرفتار من شوی

پیچیده باز در حرم تو صدای من

دست شماست روزی کرب و بلای من



مطالب مرتبط

عالم همه قطره‌ و تویی دریا
عالم همه قطره‌ و تویی دریا

یک شنبه, 21 آبان 1402

پخش
یک شب به بیابان نجف
یک شب به بیابان نجف

شنبه, 01 شهریور 1399

پخش
حیدر شده مولا مبارکه حضرت زهرا
حیدر شده مولا مبارکه حضرت زهرا

دو شنبه, 13 مرداد 1399

پخش