عمری زدیم ازدل صدا باب الحوائج ♯♯

خواندیم بعد از ربنا باب الحوائج را ♯

روزی ما کرده خدا باب الحوائج را ♯♯

از ما نگیرد کاش یا باب الحوائج را ♯

هر کس صدایش کرد، بیچاره نخواهد شد ♯♯

کارش به یک مو هم رسد پاره نخواهد شد ♯

یادش بخیر ان روزها که مادر خانه ♯♯

گه گاه میزد پرچمی را سردر خانه ♯

پر میشد از همسایه ها دور و بر خانه ♯♯

یک سفره نذری قدر وسع شوهر خانه ♯

مادر پدرهامان همینکه کم می آوردن یک سفره موسی بن الجعفر نذر میکردند

عصر سه شنبه خانه ما رو به راه میشد ♯♯

یک سفره می افتاد و درد ما دوا میشد ♯

با اشک وقتی چشم مادر آشنا میشد ♯♯♯

آجیل های سفره هم مشکل گشا میشد ♯

آنچه همیشه طالبش چندین برابر بود نان و پنیر سفره موسی بن جعفر بود ♯

گاهی میان روضه ما شور می آمد ♯♯

پیر زمین از راه خیلی دور می آمد ♯

با دختری از هر دو چشمش کور می آمد ♯

بهر شفای کودک منظور می آمد ♯

یک بار در بین دعا ما بین آمینم

بر خواست از جا گفت! دارم خوب میبینم



مطالب مرتبط

این خیمه به اون خیمه
این خیمه به اون خیمه

چهار شنبه, 24 شهریور 1400

پخش
دلشوره شیرین
دلشوره شیرین

شنبه, 03 مهر 1400

پخش
دلشوره شیرین
دلشوره شیرین

شنبه, 03 مهر 1400

پخش