شرمندتم نازنینم – روضه شب هفتم محرم – حاج محمود کریمی
شرمنده تم نازنینم باید تو خیمه بشینم
شرمنده از حسین و عباس و ام البنینم
لالایی بچم خوابیده بالام ای بالام
لالایی باباش تو میدون بالام ای بالام
عباش و دورش پیچیده بالام ای بالام
نرو مادر اونجا یه قطره آب نیست
چیزی به جز سرای نیست
یه بار دیگه بیدار شو
میدون که جای خواب نیست
مادر بمیره که از صبح بیداری و بی قراری
حالا چرا ساکتی تو آخه تو که خواب نداری
شرمنده تم نازنینم باید تو خیمه بشینم
شرمنده از حسین و عباس و ام البنینم
از عطش رنگت پریده بالام ای بالام
از گرما لبهات خشکیده بالام ای بالام
بابات از علقمه اومد بالام ای بالام
اما با قد خمیده بالام ای بالام
کاشکی حرفامو میشنفتی بالام ای بالام
کاشکی یک چیزی میگفتی بالام ای بالام
دیشب خواب دیدم که فردا بالام ای بالام
از روی نیزه می افتی بالام ای بالام
آخه فردا که نیزه ها بلندن
به حال من میخندن
تو رو با بند قنداق رو نیزه ها میبندن
وقتی که فردا سرا رو رو نیزه ها میشمارن
با نیزه ها پیکرت رو از زیر خاک در میارن
شرمندتم نازنینم
روضه شب هفتم محرم حاج محمود کریمی : همزمان برخورد کرد
حاج محمود کریمی- شب هفتم محرم 98 – مسجد ارک