از خودی بگذر که اینجا کربلاست حنیف طاهری

از خودی بگذر که اینجا کربلاست حنیف طاهری مداح اهل بیت علیهم السلام مداحی محرم 98 به همراه متن شعر شب چهارم محرم هیئت عبد الله بن الحسن .

 

از خودی بگذر که اینجا کربلاست
اخر پیری شروع ماجراست

پیر ما مست شرابی دیگر است
هرکه اینجا تشنه تر دریا تر است
اینکه تیغش مثل ابرویش کج است
پیر میدان مسلم ابن اوسجه است
اینکه تیغش مثل ابرویش کج است
پیر میدان مسلم ابن اوسجه است
مثل شیری حی حاضر آمده
با حبیب ابن مظاهر آمده
آمده اسب شرف را زین کنم
تا محاسن را به خون رنگین کنم
یک نفس از کوفه با هم آمدن
هفتم ماه محرم آمدم
دل به سالار شهیدان دادم
با شهادت عهد و پیمان بسته ام
هرکه با عشق حسینی پیر شد
شهرتش خورشید عالم گیر شد

…

جان دادن پای حسین حنیف طاهری

بی حسین زندگی جز غم نیست حنیف طاهری