گفتند بلا بلا بلا ، گفتم چشم
از روزِ الست با رضا ، گفتم چشم
من آمده بودم به ولایت برسم
گفتی اَنا من شروطها ، گفتم چشم
دیدم دلِ خسته در به در می گردد
دنبالِ بهانۀ سفر می گردد
برگشتمُ خاکِ طوس را بوسیدم
هر چیز به اصلِ خویش بر می گردد



مطالب مرتبط

هر چقدرم گریه کنم سیر نمیشم
هر چقدرم گریه کنم سیر نمیشم

شنبه, 08 مرداد 1401

پخش
بابا ای لعنت به شامی ها
بابا ای لعنت به شامی ها

سه شنبه, 11 مرداد 1401

پخش
خسته بود آقا
خسته بود آقا

یک شنبه, 26 دی 1400

پخش
مدح
مدح

یک شنبه, 15 تیر 1399

پخش