عشق میکنم با صحن گوهرشادت
عشق میکنم با پنجره فولادت
گدای تو منم از همون قدیم
من رو ببر به روز های بچگیم
تورو میخوام ای تب و تاب زندگیم
یا امام رضا
با کوترای تو آقا خیلی سال مانوسم
تورور که ندیدمت هیچ وقت
عوضش ضریح رو میبوسم
عشق میکنم با صحن گوهرشادت
عشق میکنم با پنجره فولادت
عشق میکنم هرکسی شد هم نامت
عشق میکنم با چوب پر خدامت
کجا داره سحر های صحنتو
خدا بخواد میبینم بازم تورو
تو به کسی ندیدم بگی برو
یا امام رضا
هیچ کسو ندیدم که بره دست خالی از این در
یه روزی به خادمات گفتم مگه داریم از تو اقا تر
عشق میکنم با صحن گوهرشادت
عشق میکنم با پنجره فولادت
کیف میکنم تو لحظه ی دیدارت
کیف میکنم کنار این زوارت
دیگه نذار نوکرت تلف بشه
زندگیمون بره بی هدف بشه
کاش روزیمون کربلا نجف بشه
یا امام رضا
عاشق اباالفضلم، سر سفره ی اباالفضلم
مادرم یک روز بهم گفته گره خورده ی اباالفضلم
عشق میکنم با صحن گوهرشادت
عشق میکنم با پنجره فولادت



مطالب مرتبط